احساس اولین ضربه هات
عزیز دل مامانی از 16 هفتگیت منتظر بودم که حرکتت و تو شکمم احساس کنم.همش استرس داشتم که چرا تکوناتو حس نمیکنم.
تا اینکه13هم آبان وقتی که 18 هفته و یک روزت بود و من و بابایی هم رفته بودیم خونه مادر جون افروز و عمه نازی داشت صورتمو اصلاح میکرد سه تا ضربه کوچولو زیر دلم احساس کردم.وای که تو دلم چه ذوقی کردم
دیگه کم کم شبا ضربه هات بیشتر شدن.و منم موقع تکونات نفس نمی کشم تا بهتر و بیشتر ورجه ورجه هاتو حس کنم عشق زندگیم.
وقتی تکون میخوری یه عالمه قربونت میرم ناناز من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی