لیانا خانوم مالیانا خانوم ما، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

***شور زندگی مامان و بابایی***

سی و پنج هفتگی دخترم تو شمال

1392/12/15 15:46
نویسنده : مامانی
150 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر جوجوی من

وای مامانی خیلی وقته که نشد بیام مطلب جدید بنویسم.

من 2 اسفند اومدم شمال خونه مادر جون اینا.

دیگه اینجا منتظرم که بدنیا بیای.

هفته آخری که رفته بودم پیش دکتر براتی هم آزمایشاتم خوب بود.هم دکتر گفت وزنت خوبه.

شمال هم پیش یه دکتر دیگه رفتم.حالا دو روز دیگه هم میرم تا سونوگرافی انجام بده و وزنت و بهم بگه.

ایشالا که همه چیز خوب و نرمال باشه.

فردا هم مادر جون معصومه آش نظری داره.

واقعا جای بابا پیام پیشمون خالیه.

من که خیلی دلم برا بابایی تنگ شده.

مطمعنم تو هم دلتنگ بابایی هستی دختر گلم.

دوری از بابایی برام خیلی سخته اما چه کنم که چاره ندارم.اونجا خیلی دست تنها بودم.ناراحت

 niniweblog.com

راستی مادر جون و پدرجون یه عالمه وسیله واسه سیسمونیت خریدن.

دستشون درد نکنه.

الان وقت نمیکنم عکسشونو بزارم اما بعدا همشونو یکجا میزارم.با عکس تخت خوشگلت.

الان میخوام بعضی از عکسا رو واسه بابا جونی بفرستم.

آخه اونم دل تو دلش نیست تا وسایل دختر نازشو ببینه.قلب

دوست دارم ستاره زندگی مامان و بابا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ارسلان و مهراب و همایون
26 اسفند 92 16:48
سایت خوبیه
مامانی
پاسخ
مرسی از نظرتون