هشت ماهگی گلابتون
دختر قشنگ و ناز نازی من ، هشت ماهگیت مبارک نفس
عزیز دل مامانی ، هرچی بزرگتر میشه شیرین تر میشی عزیزم.
یه روز قبل از هشت ماهگیت اولین کلمه معنی دار رو به زبون آوردی.
گفتی با با با.
اینقدر شوق داشتم از شنیدن این کلمه که گریه م گرفته بود.
الانم که دارم این متن و مینویسم تو روروئک هستی و هی میگی بابابا......و صداهای دیگه از خودت در میاری.
آخ مامانی فدای کلمات عجیب غریبت بشم.
تازه ، خیلی هم شیطون شدی.وقتی تو روروئک هستی میری سراغ گلدونای داخل دکور اُپن.وقتی من میگم لیانا نندازیشون ، تند تند بدو بدو با روروئک راه میری و ذوق میکنی.
وقتی هم سینه خیز میری رو سرامیک، دستت رو محکم میزنی به سرامیک تا صدا بخوره و بعد که من صدات میزنم تند تند سینه خیز میری، انگار که میخوای از دستم فرار کنی.
جدیدا هم یاد گرفتی دستت رو باز میکنی و نق میزنی تا بغلت بگیریم.
کلا دختر شیرینی هستی واسه من و بابایی عروسکم.
من و بابایی خیلی زیاد دوست داریم لیانا جونم